يه روز يه بنده خدا کاظم نامی توي مهموني يهو با صداي بلند مي‌گوزه. اينقدر خجالت مي‌كشه كه از خدا مي‌خواد بكشدش و مثل اصحاب كهف سيصد سال بعد زندش كنه!! خدا هم همين كار رو مي‌كنه. وقتي طرف بعد سيصد سال زنده ميشه ميره بازار كه نون بگيره. وقتي پول رو به نونوا ميده، يارو بهش ميگه اين رو از كجا آوردي؟ ميگه چطور مگه؟؟ نونواهه ميگه آخه اين سكه مال عهد كاظم گوزويه، خيلي قيمتيه!!
11 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/06/25 - 21:36
دیدگاه
Mehrak

{-33-}

1392/06/25 - 22:17
MAX

{-7-}.............!!

1392/06/25 - 23:22